کلمه جو
صفحه اصلی

مورمور


مترادف مورمور : لرز، لرزه، لرزش خفیف ، رنجموره

فارسی به انگلیسی

shiver, tingle


shiver, tingle, murmur, creeping sensation, horror, shivers

creeping sensation, horror, shivers, tingle


فارسی به عربی

رعب

مترادف و متضاد

horror (اسم)
بیزاری، وحشت، خوف، ترس، خوفناکی، دهشت، مورمور، ترس زیاد

لرز، لرزه، لرزش(خفیف)، رنجموره


فرهنگ فارسی

( اسم ) حالتی که قبل از تب و لرز عارض شود و آن چنانست که گویی جاروی تر بر پشت شخص کشند و وی احساس سرما سرما کند زنجموره قشعریره . یا مور مور شدن کسی را حالت مور مور دست دادن او را .

فرهنگ معین

(اِمر. ) حالتی که قبل از تب و لرز عارض شود و آن چنان است که گویی جاروی تر بر پشت شخص کشند وی احساس سرما کند.

لغت نامه دهخدا

مورمور. ( اِ مرکب ) حالتی که درمقدمه تب و لرز در بدن پدید آید. حالتی که پیش از تب و لرز دست دهد مردمان را. سرد شدن تن چنانکه گویی موران بسیار بر بشره در جنبشند. ( یادداشت مؤلف ).
- مورمور شدن کسی را ؛ حالتی که در بدن پیدا آید پیش از تب لرزه. ( یادداشت مؤلف ).
- مورمور کردن تن ؛ حالتی که پیش از آمدن تب لرزه در بدن پدید آید چنانکه گویی سوزنهای بسیار از یخ بر تن فرود آرند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

حالتی که پیش از بروز تب و لرز عارض می شود و شخص احساس سرما و خارش پوست بدن می کند.

دانشنامه عمومی

مورمور (فیلم). مورمور (انگلیسی: Goosebumps) فیلمی در ژانر کمدی ،ترسناک ،ماجراجویی به کارگردانی راب لترمن است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.
دبورا فورته
نیل اچ. موریتز
دنباله این فیلم با نام مورمور۲: هالووین جن زده در سال ۲۰۱۸ اکران شد.
مورمور از روی مجموعه کتاب های آر.ال. استاین با نام ]دایره وحشت ساخته شده است.داستان پسر نوجوانی را به نام زک را روایت می کند که به شهر جدید نقل مکان می کنند.در همسایگی آن ها آر.ال استاین به همراه دخترش آنا زندگی می کند.آر.ال دوست ندارد خودش و دخترش با کسی ارتباط داشته باشد.زک با دختر استاین آشنا می شود.شبی زک صدای جیغ دختر استاین را می شنود و با دوستش چمپ به خانه استاین می روند.در آنجا یکی از کتاب های دایره وحشت را باز می کنند و باعث می شود که...

گویش مازنی

درد موضعی تن و بدن


/moor moor/ درد موضعی تن و بدن

گویش دزفولی

بی حس


واژه نامه بختیاریکا

مورِشت

پیشنهاد کاربران

این واژه فارسی است و murmur برگرفته شده از فارسی است!
در قدیم وقتی مورچه هایی وارد سطح بدن یک شخصی می شدن، اون مورچه ها؛ باعث می شدن که بدن فرد بلرزد و اون شخص واژه ی مور ( مورچه ) را تکرار کرد ( این شخص از آرایه تکرار بهره برده است ) ، که کم کم این واژه در بین ایرانیان جا افتاد و رواج پیدا کرد و تبدیل به یک اصطلاح گشت!
امروزه اصطلاحی پزشکی است!
کاربرد: موقع لرزیدن بر اثر سرما و. . . - موقع اختلال در مسیر عصب حسی، در گیرنده های لمس و فشار که تحریک جریان خفیفی از الکتریسیته می کنند - موقع ضربه ناگهانی به آرنج دست، کف و ساق پا و. . .
و علل مختلف دیگر. . .
معنی: لرزش، گِزگِز، سوزن سوزن - چِندش، نفرت، بیزاری


گز گز شدن پا یا اعضای بدن در اثر خواب رفتگی

زورمورو/zurmuru/ در گویش شهرستان بهاباد به مور مور شدن که گویش یزدی است و گز گز شدن که گویش رسمی کشور است و در اثر خواب رفتگی پا عارض می گردد گفته می شود .

مور موری قلب لکستان است


کلمات دیگر: