کلمه جو
صفحه اصلی

تقلبی


مترادف تقلبی : بدل، بدلی، جعلی، ساختگی، شهروا، غشی، قلابی، قلب، مجعول، مغشوش، غشی

متضاد تقلبی : اصلی، حقیقی، واقعی

برابر پارسی : ساختگی

فارسی به انگلیسی

bogus, confidence, counterfeit, fake, false, quack, synthetic


bogus, counterfeit, fake, false, quack, synthetic, adulterated, confidence, fraudulent, fraudulous

counterfeit, fraudulent, fraudulous


مترادف و متضاد

feigned (صفت)
مصنوعی، جعلی، تقلبی

unfathered (صفت)
حرامزاده، تقلبی، بی پدر

denaturant (صفت)
تقلبی

suppositious (صفت)
واهی، قلب، تصوری، تقلبی

made-up (صفت)
مصنوعی، ساختگی، تقلبی، بزک کرده

بدل، بدلی، جعلی، ساختگی، شهروا، غشی، قلابی، قلب، مجعول، مغشوش، غشی ≠ اصلی، حقیقی، واقعی


فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به تقلب هر چیز که بوسیل. تقلب ساخته شود . جنس قلب قلابی مغشوش : سک. تقلبی زعفران تقلبی .

لغت نامه دهخدا

تقلبی. [ ت َ ق َل ْ ل ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به تقلب. دارای غل و غش. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

تقلبی (انگلیسی: Counterfeit) یا جعلی، به قرار دادن کپی یک محصول، بجای محصول اصلی، به قصد فریب مشتری گفته می شود. در حوزه بازرگانی، محصولات تقلبی به کپی جعلی از محصول واقعی اطلاق می گردد، که فرایند تولید آن، با هدف کسب سود، از طریق فروش کالاهای تقلبی انجام می شود. واژه تقلبی اغلب برای پول یا مدارک (جعل اسناد) مورد استفاده قرار می گیرد، اما طیف گسترده ای از کالاهای تقلبی را می توان در بازارهایی نظیر پوشاک، ساعت، کیف و کفش، مواد دارویی، لوازم الکترونیکی، نرم افزار، قطعات خودرو، اسباب بازی، آثار هنری و فیلم نیز به وفور مشاهده کرد. گرچه پول کاغذی، کماکان محبوب ترین و رایج ترین محصول تقلبی بشمار می آید.
اصالت سنجی
نقض قوانین حق تکثیر
مالکیت فکری
سهام رقیق شده

فرهنگ فارسی ساره

ساختگ


پیشنهاد کاربران

در پارسی " ناسرگی " در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.


قلابی

سلام
Fake فیک: یعنی تقلبی یا مصنوعی

بدلی . . . . مصنوعی . . . . . .


کلمات دیگر: