کلمه جو
صفحه اصلی

کینده

لغت نامه دهخدا

کینده. [ ک َ ی َ دَ / دِ ] ( ص ) غالب و چیره ، و به معنی ماده و سبب و باعث ، و آن را کیوده نیز گفته اند. ( از فرهنگ دساتیر ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). فاتح و غالب و مظفر و فیروز. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۱۲°۲۶′ شمالی ۲°۱′ غربی / ۱۲.۴۳۳° شمالی ۲.۰۱۷° غربی / 12.433; -2.017
کینده شهری در شهرستان کینده در استان بولکیمده در بورکینافاسوی غربی مرکزی است جمعیت آن ۱۳۰۳۳ نفر است.

گویش مازنی

/koende/ کانده

کانده



کلمات دیگر: