کلمه جو
صفحه اصلی

خیرالدین پاشا

فرهنگ فارسی

اصل او از چرکس بود و بخردی بتونس آمد و از متقربان احمد بای شد .

لغت نامه دهخدا

خیرالدین پاشا. [ خ َ رُدْ دی ] ( اِخ ) اصل او از چرکس بود و بخردی بتونس آمد و از متقربان احمدبای شد. احمدبای او را از خدمتگزاران خاصه خود گردانید و کمک بر اتمام تحصیل او کرد و بعد کارهای دیوان به او داد و او در مناصب دولتی و نظامی و سیاسی ترقیات چشمگیر کرد تا بوزارت دریاداری بسال 1855 م. رسید در سال 1878 م. سلطان عبدالحمید او را نزد خود خواست و مقام صدارت عظمی به او داد ولی در این کار دوام نیاورد و عضو مجلس اعیان گردید و در قسطنطنیه ماند تا بدانجا درگذشت. او راست : 1 - اقوم المسالک فی معرفة احوال الممالک. که در وصف مملکتهای فرنگان و شناخت احوال آنها پرداخته شده.2 - مقدمه اقوم لمسالک. ( از معجم المطبوعات ). رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 302 و قاموس الاعلام ترکی شود.


کلمات دیگر: