کلمه جو
صفحه اصلی

خیزاندن

فارسی به انگلیسی

leap, lift


leap, lift, to cause to rise, to raise

to cause to rise, to raise


لغت نامه دهخدا

خیزاندن. [ دَ ] ( مص ) بلند کردن. برخیزاندن. ( یادداشت مؤلف ). || اجبار بخیزیدن کردن. ( یادداشت مؤلف ).
- برخیزاندن ؛ بلندکردن. خیزاندن.


کلمات دیگر: