دارای پیوستگی و اتصال دراز .
دیر پیوند
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دیرپیوند. [ پَی / پِی وَ ] ( ص مرکب ) دارای پیوستگی و اتصال دراز. که پیوستگی و ارتباط قدیم دارد :
کهن دولت چو باشد دیر پیوند
رعیت را نباشد هیچ دربند.
کسی که زودگسل نیست دیرپیوند است.
کهن دولت چو باشد دیر پیوند
رعیت را نباشد هیچ دربند.
نظامی.
نه عیب تست که بیگانه وار میگذری کسی که زودگسل نیست دیرپیوند است.
نظیری.
کلمات دیگر: