به معنی تالاب و کولاب در رشیدی آمده ٠
کیکو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کیکو. ( اِ ) به معنی تالاب و کولاب در رشیدی آمده. ( آنندراج ). تالاب و آبگیر و کیلو. || چکاوک. ( ناظم الاطباء ).
کیکو. ( اِخ ) دهی از دهستان پنجکرستاق است که در بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
کیکو. ( اِخ ) دهی از دهستان پنجکرستاق است که در بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
کیکو. (اِ) به معنی تالاب و کولاب در رشیدی آمده . (آنندراج ). تالاب و آبگیر و کیلو. || چکاوک . (ناظم الاطباء).
کیکو. (اِخ ) دهی از دهستان پنجکرستاق است که در بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
دانشنامه عمومی
فرانسیسکو میگول نارواز (به اسپانیایی: Francisco Miguel Narváez) معروف به کیکو (به اسپانیایی: Kiko) بازیکن فوتبال اهل اسپانیا است که از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۸ میلادی عضو تیم ملی فوتبال اسپانیا بوده و در ۲۶ بازی ملی حضور داشته است. او در بازی های ملی اش ۵ گل به ثمر رساند.
wiki: کیکو
کیکو (مراکش).
wiki: کیکو (مراکش)
کلمات دیگر: