صفحه اصلی
چار ناچار
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
چارو ناچار . ناگزیر . لا علاج . اجبارا
لغت نامه دهخدا
چارناچار. ( ق مرکب ) چار و ناچار. ناگزیر. ( آنندراج ). بالضروره. ( آنندراج ). لاعلاج. اجباراً.
کلمات دیگر: