کلمه جو
صفحه اصلی

جاذی

فرهنگ فارسی

بر سر پای نشیننده

لغت نامه دهخدا

جاذی. ( ع ص ) نعت فاعلی از جَذوو جُذُوّ. بر سر پای نشیننده. || بر سر انگشتان ایستاده. || رجل جاذ؛ مرد کوتاه اَرش و کوتاه دست. ج ، جِذآء. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).


کلمات دیگر: