کلمه جو
صفحه اصلی

حاسبان

فرهنگ فارسی

مراد منجمانند که بر تخته قدری خاک پاشند و ارقام بر آن رسم کرده و احوال کواکب و حرکات نجوم را دریابند

لغت نامه دهخدا

حاسبان. [ س ِ ] ( اِ ) جمعِ فارسی ِ حاسب. مراد منجمانند که بر تخته قدری خاک پاشند و ارقام بر آن رسم کرده احوال کواکب و حرکات نجوم دریابند :
ز خاک پای مردان کن چو تخت حاسبان تاجت
وگر تاج زرت بخشند سردردزد و مستانش.
خاقانی.


کلمات دیگر: