کلمه جو
صفحه اصلی

جازری

فرهنگ فارسی

قریه ای از اعمال نهروان در عراق

لغت نامه دهخدا

جازری. [ زِ ] ( ص نسبی ) منسوب به جازره است که قریه ای است از اعمال نهروان در عراق. ( الانساب سمعانی ).

جازری. [ زِ ] ( اِخ ) محمدبن ادریس بن محمدبن الحسین بن محمدبن مسیح ، مکنی به ابوالقاسم. وی فقیه است و از پدر خود ادریس بن محمد جازری حدیث شنید و ابوالقاسم هبةاﷲبن عبدالوارث حافظ شیرازی از وی روایت کند. ( الانساب سمعانی ).

جازری. [ زِ ] ( اِخ ) محمدبن الحسین بن محمدبن الحسن بن علی بن بکران ، مکنی به ابوعلی و مشهور به جازری. وی کتاب الجلیس و الانیس را از قاضی ابوالفرج معافی روایت کرده و امیر ابونصر علی بن هبةاﷲبن ماکولا آن را از وی بر حافظ نقل کرده است. خطیب او را در تاریخ خود آورده و گوید در بغداد سکونت داشت و از محمدبن موسی مننی روایت میکردو صدوق بود. تولدش را بسال 364 هَ.ق. و درگذشت اورا بسال 442 هَ.ق. آورده است. ( الانساب سمعانی ).

جازری . [ زِ ] (اِخ ) محمدبن ادریس بن محمدبن الحسین بن محمدبن مسیح ، مکنی به ابوالقاسم . وی فقیه است و از پدر خود ادریس بن محمد جازری حدیث شنید و ابوالقاسم هبةاﷲبن عبدالوارث حافظ شیرازی از وی روایت کند. (الانساب سمعانی ).


جازری . [ زِ ] (اِخ ) محمدبن الحسین بن محمدبن الحسن بن علی بن بکران ، مکنی به ابوعلی و مشهور به جازری . وی کتاب الجلیس و الانیس را از قاضی ابوالفرج معافی روایت کرده و امیر ابونصر علی بن هبةاﷲبن ماکولا آن را از وی بر حافظ نقل کرده است . خطیب او را در تاریخ خود آورده و گوید در بغداد سکونت داشت و از محمدبن موسی مننی روایت میکردو صدوق بود. تولدش را بسال 364 هَ .ق . و درگذشت اورا بسال 442 هَ .ق . آورده است . (الانساب سمعانی ).


جازری . [ زِ ] (ص نسبی ) منسوب به جازره است که قریه ای است از اعمال نهروان در عراق . (الانساب سمعانی ).



کلمات دیگر: