کلمه جو
صفحه اصلی

جال کولی

فرهنگ فارسی

از نواحی ری

لغت نامه دهخدا

جال کولی. ( اِخ ) در قدیم به ناحیتی از نواحی ری گفته میشده است. حمداﷲ مستوفی آرد: چهارم ناحیت غار است وسبب تسمیه غار آن است که امام زاده ای از فرزندان امام موسی کاظم ( ع ) را در ری قصد کشتن او کردند و او از آن ظالمان فرار نموده در حوالی جال کولی غاری پدیدآمد، امام زاده پناه بدان غار برده غائب شد و الحال آن ناحیت جهت غایب شدن آن بزرگوار به ناحیت غار نامیده شد و در او چهل پاره دیه است. طهران و مشهد امام زاده حسن بن الحسن ( ع ) که به جیان مشهور است و فیروز بهرام و دولت آباد از معظم قرای آن ناحیت است. و غله وپنبه آنجا سخت نیکو آید... ( نزهة القلوب ج 3 ص 54 ).


کلمات دیگر: