آنکه با شتران در چرا گاه باشد
جاشر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جاشر. [ ش ِ ] (ع ص ، اِ) آنکه با شتران در چراگاه باشد. ج ، جُشّار. (منتهی الارب ).
جاشر. [ ش ِ ] ( ع ص ، اِ ) آنکه با شتران در چراگاه باشد. ج ، جُشّار. ( منتهی الارب ).
جاشر. [ ش ِ ] ( اِخ ) یولیش. یکی از حکمرانان اندلس بود. رجوع به حلل السندسیه ج 1 ص 234 شود. ( از حلل السندسیه ج 1 ص 234 ).
جاشر. [ ش ِ ] ( اِخ ) یولیش. یکی از حکمرانان اندلس بود. رجوع به حلل السندسیه ج 1 ص 234 شود. ( از حلل السندسیه ج 1 ص 234 ).
جاشر. [ ش ِ ] (اِخ ) یولیش . یکی از حکمرانان اندلس بود. رجوع به حلل السندسیه ج 1 ص 234 شود. (از حلل السندسیه ج 1 ص 234).
فرهنگ عمید
دورشونده.
کلمات دیگر: