کلمه جو
صفحه اصلی

خار ترازو

فرهنگ فارسی

خار آهنی که در ترازوی صرافان و زرگران و جوهریان باشد برای احتیاط وزن چیزی که آنرا وزن کنند چون طلا و نقره و جواهر و مانند آن لهذا ترازوی مذکور را در عرف هندوستان کانتا گویند که ترجمه خار است .

لغت نامه دهخدا

خار ترازو. [ رِ ت َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خار آهنی که در ترازوی صرافان و زرگران و جوهریان باشد برای احتیاط وزن چیزی که آن را وزن کنند چون طلا و نقره و جواهر و مانند آن و لهذا ترازوی مذکور را در عرف هندوستان کانتا گویند که ترجمه خار است. ( آنندراج ) :
ز وزنت چنان فصل دی شد بهار
که خار ترازو گل آورد بار.
حاجی محمدخان قدسی ( در صفت وزن حضرت اعلی از آنندراج ).
گل تیکه بر طاق ابروی او
بود خار مشکین ترازوی او.
طغرا ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: