کلمه جو
صفحه اصلی

چارزانو زدن

فرهنگ فارسی

کنایه از مربع نشستن

لغت نامه دهخدا

چارزانو زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از مربع نشستن. ( آنندراج ) :
چار زانو چون توان در مجلس سلطان زدن
تا بخدمت چست باشی بر سر یکپا نشین.
باقر کاشی ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: