تعیین شده، فاعلی، کاندید شده، کنایی، حالت فاعلی
حالت فاعلی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
حالت مشترک فاعلِ فعلِ لازم و متعدی متـ . فاعلی
فرهنگستان زبان و ادب
{nominative case, nominative} [زبان شناسی] حالت مشترک فاعلِ فعلِ لازم و متعدی
متـ . فاعلی
کلمات دیگر: