کلمه جو
صفحه اصلی

خداپرست


مترادف خداپرست : ایزدپرست، موحد، یزدان پرست، خداباور، یکتاپرست

متضاد خداپرست : ناخداباور، ملحد، خداستیز

فارسی به انگلیسی

godly


godly, pious, theist

فارسی به عربی

مومن

مترادف و متضاد

صفت ایزدپرست، موحد، یزدان‌پرست، خداباور، یکتاپرست ≠ ناخداباور، ملحد، خداستیز


ایزدپرست، موحد، یزدانپرست، خداباور، یکتاپرست ≠ ناخداباور، ملحد، خداستیز


deist (اسم)
خدا پرست، خداگرای

theist (اسم)
خدا پرست، خدا شناس، موحد، یزدان گرای، معتقد بخدا

pious (صفت)
زاهد، عابد، خدا پرست، مذهبی، دین دار، مقدس، وارسته، متقی

godly (صفت)
عابد، خدا پرست، با خدا، خدا شناس

religious (صفت)
روحانی، خدا پرست، مذهبی، دین دار

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه خدا را پرستش کند .

فرهنگ معین

( ~. پَ رَ ) (ص فا. ) آن که خدا را پرستش کند.

لغت نامه دهخدا

خداپرست. [ خ ُ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) متأله. معتقد بخداوند. مؤمن بخدا. مقابل دهری. آنکه عالم و امور آن را متکی بر خدایی می داند. ( یادداشت بخط مؤلف ). متدین. موحد. دیندار. ( ناظم الاطباء ) :
عقل جهان طلب در آلودگی زند
عقل خداپرست زند درگه صفا.
خاقانی.
مگر بشهر شما یک نفر مسلمان نیست
خداپرست مگر اندرین بیابان نیست.
؟
ملک بخندید و ندیمان را گفت : چندان که مرا در حق خداپرستان ارادات است و اقرار مراین شوخ دیده را عداوتست و انکار. ( گلستان ).

فرهنگ عمید

ویژگی کسی که خدا را پرستش می کند، پرستندۀ خدا، موحد، متدین، دیندار.


کلمات دیگر: