godliness
خداپرستی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
خداپرستی، خداگرایی
فرهنگ فارسی
عمل خداپرست عبادت حق تعالی .
لغت نامه دهخدا
خداپرستی. [ خ ُ پ َ رَ ]( حامص مرکب ) عمل پرستیدن خدا. حالت پرستیدن خدا. حالت اعتقاد خدا ( یادداشت بخط مؤلف ). تدین. دینداری. ( ناظم الاطباء ) : در همه حالها راستی و یکدلی و خداپرستی خویش اظهار کرده است. ( تاریخ بیهقی ).
در پرستشگهی گرفته قرار
نیستم جز خداپرستی کار.
در پرستشگهی گرفته قرار
نیستم جز خداپرستی کار.
نظامی.
فرهنگ عمید
عبادت و پرستش خدا، توحید.
کلمات دیگر: