کلمه جو
صفحه اصلی

خبری


مترادف خبری : مربوط به خبر، اخباری

برابر پارسی : آگاهی

فارسی به انگلیسی

predicative, indicative, predicate, containing news

predicative, containing news


predicative


مترادف و متضاد

۱. مربوط به خبر
۲. اخباری
۳. اخباری


predicative (صفت)
مسندی، خبری، گزارهای

مربوط به خبر


اخباری


فرهنگ فارسی

منسوبست به خبر که قریه ایست از قرائ فارس در نواحی شیراز .

لغت نامه دهخدا

خبری. [ خ َ ب َ ] ( ص نسبی ) مقابل انشائی.
- جمله خبری ؛ جمله خبری جمله ای است که قابل صدق و کذب است در مقابل جمله انشائی که چنین قابلیتی ندارد. جملاتی چون : زید رفت ، عمرو آمد، حسن ایستاده است ، تقی نشسته است ، درخت سبز است همه جمله خبری اند.
- واگن خبری ؛ واگنی که از تعطیل واگنها در آخر شب خبر دهد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

خبری. [ خ َ ب َ ] ( ص نسبی ) راوی. مورخ. تاریخ نویس. ( از ناظم الاطباء ).

خبری.[ خ َ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به خبر که قریه ای است از قراء فارس در نواحی شیراز. ( از انساب سمعانی ).

خبری . [ خ َ ب َ ] (ص نسبی ) راوی . مورخ . تاریخ نویس . (از ناظم الاطباء).


خبری . [ خ َ ب َ ] (ص نسبی ) مقابل انشائی .
- جمله ٔ خبری ؛ جمله ٔ خبری جمله ای است که قابل صدق و کذب است در مقابل جمله ٔ انشائی که چنین قابلیتی ندارد. جملاتی چون : زید رفت ، عمرو آمد، حسن ایستاده است ، تقی نشسته است ، درخت سبز است همه جمله ٔ خبری اند.
- واگن خبری ؛ واگنی که از تعطیل واگنها در آخر شب خبر دهد. (یادداشت بخط مؤلف ).


خبری .[ خ َ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب است به خبر که قریه ای است از قراء فارس در نواحی شیراز. (از انساب سمعانی ).


پیشنهاد کاربران

رسانه ای

مِهترِ سرای ( اتاق ) نمایندگان �ایالات متحد� در زمینه ی ترابری و زیر ساخت ها در همایشی رسانه ای [خبری]، نشانه های روی جورابش را نشان می دهد. برگرفته از �اسپوتنیک� ( با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر )

برگرفته از زیرنویس یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2021/07/blog - post_5. html


کلمات دیگر: