کلمه جو
صفحه اصلی

چشم درد

فارسی به انگلیسی

sore eyes, ophthalmia

مترادف و متضاد

ophthalmia (اسم)
التهاب، چشم درد، اماس چشم، رمد، ملتحمه کره چشم

eyesore (اسم)
چشم درد، چیز بدنما، مایه نفرت

فرهنگ فارسی

( اسم ) درد چشم بیماری چشم .

لغت نامه دهخدا

چشم درد. [چ َ / چ ِ دَ ] ( اِ مرکب ) درد چشم. ( آنندراج ). وجع چشم. بیماری چشم. نوعی درد که چشم را رسد :
گر از من بچشمی رسد چشم درد
توانم در او توتیا نیز کرد.
نظامی ( از آنندراج ).
خیالت پیشوای خواب و خوردم
غبارت توتیای چشم دردم.
نظامی ( از آنندراج ).
فقیهی به ز افلاطون که آن کش چشم درد آید
یکی کحال کامل به ز صد عطار کژدانش.
خاقانی ( از آنندراج ).

جدول کلمات

رمد

پیشنهاد کاربران

چشم درد برای هر دو چشم

چشم درد به انگلیسی Soreeyes


کلمات دیگر: