حراج کردن
فارسی به انگلیسی
to sell by auction, to put up to auction
auction
فارسی به عربی
مزاد
مترادف و متضاد
حراج کردن، بمزایده گذاشتن، فروختن
فرهنگ فارسی
عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هر کس گران تر خرد بدو فروشند
لغت نامه دهخدا
حراج کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هر کس گران ترخرد بدو فروشند. ( ناظم الأطباء ). بمزایده گذاردن.
کلمات دیگر: