کلمه جو
صفحه اصلی

چرخشت

فارسی به انگلیسی

wine - press, wine press

wine - press


مترادف و متضاد

winepress (اسم)
چرخشت، خمره شراب سازی، ماشینی کهاب انگور رامیگیرد

فرهنگ فارسی

چرخی که با آن آب انگوربگیرند، ولگدکنندبرای آبش
( اسم ) ۱- چرخی که در آن انگور گیرند. ۲- حوضی که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا شیر. آن بر آید. ۳- آلتی که در آن انگور ریزند و با منگنه شیر. آن را گیرند .

فرهنگ معین

(چَ خُ ) (اِ. ) ۱ - چرخی که با آن آب انگور گیرند. ۲ - حوضی که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا آبش گرفته شود.

لغت نامه دهخدا

چرخشت. [ چ َ خ ُ / خ َ ] ( اِ ) آنجای که انگور برای شراب بپالاید. ( فرهنگ اسدی ).بر وزن و معنی چرخست باشد و آن چرخی و حوضی باشد که انگور در آن ریزند و بمالند تا شیره آن برآید. ( برهان ). چَرَس باشد. ( نسخه ای از فرهنگ اسدی ). حوضی که انگور در آن ریزند و بپای مالند تا شیره آن گرفته شود و آنرا «چرس » گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ). چرخ. چروخ ( در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). جائی حوض مانند که انگور در آن ریزند و با پای بکوبند تا آب انگور گرفته شود :
این کارد نه از بهر ستمکاران کردند
انگور نه از بهر نبیذ است بچرخشت.
رودکی ( از فرهنگ اسدی ).
من سرد نیابم که مرا زآتش هجران
آتش کده گشته است دل و دیده چوچرخشت.
عسجدی ( از انجمن آرا ).
دو چشم من چو دو چرخست کرد فرقت دوست
دو دیده همچو بچرخشت زیر پای انگور . فرخی ( از حاشیه فرهنگ اسدی چ اقبال ).
بچرخشت اندر اندازی نگونم
زپشت و گردن مزدور و ناطور.
منوچهری.
روز دگر آنگهی بناوه و پشته
در بن چرخشتشان بمالد حمال.
منوچهری.
آنگه بیکی چرخشت اندر فکندشان
بر پشت لگد بیست هزاران بزندشان.
منوچهری.
کشیده سر شاخ میوه به خاک
رسیده بچرخشت میوه ز تاک.
اسدی.
شده خوشه پالوده سر تابدم
ز چرخشت شیرش شده سوی خم.
نظامی.
|| چرخی که بدان شیره انگور بگیرند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ). منگنه و چرخست که بدان روغن و شیره انگور و جز آن گیرند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به چرخ و چرخست و چروخ و چرخچه شود.

فرهنگ عمید

۱. چرخی که با آن آب انگور بگیرند.
۲. ظرفی که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا آبش گرفته شود و در خم بریزند برای ساختن شراب، جاست، سپار: آنگه به یکی چرخشت اندر فکندشان / بر پشت لگد بیست هزاران بزندشان (منوچهری: ۱۵۵ ).

دانشنامه عمومی

چرخُشت (به انگلیسی: Wine press) دستگاهی است که برای اَفشره گیری از انگور له شده در حینِ ساخت شراب استفاده می شود. انواع گوناگونی از چرخشت ها را شراب سازان استفاده می کنند، ولی کارکرد همه آنها مثلِ هم است. هر مدل از چرخشتْ فشارِ کنترل شده ای به کار می برد تا آب را از میوه (به طورِ معمول، انگور) بگیرد. فشار باید کنترل شود، به ویژه برای انگور، تا از له شدن هسته و آزاد شدن مقدارِ زیاد و ناخواسته از تانن به شراب جلوگیری شود. قدمتِ ساختِ شراب دستکم به ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد می رسد. در سال ۲۰۱۱، یک چرخشت که متعلق به ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد بود، در ارمنستان از زیرِ خاک بیرون کشیده شد.

پیشنهاد کاربران

چرخشت به معنی پالیدن در امری که از آن نتیجه ای حاصل آید. به عنوان مثال میوه ای را فشردن و افشره آن را به دست آوردن. یا عصاره گرفتن از آن و در نتیجه بهترین پاسخ آن از خامی به پختگی در آوردن. این لغت این روزها در سیاست هم کاربرد دارد

در استان فارس ما به فعل گردش میگوییم چرخشت مانند چرخش روزگار همانا برای بیشتر واژه ها یک ت یا ن می افزوییم گردشت - گردشن - بارشت - خورشن و خورشت - چرخشن هم میگوییم - زنها میگفتند بوات بمیره همین امروز روز گردشن تو بود - شوربختانه این وازگان زیبا دارند از میان میروند


کلمات دیگر: