کلمه جو
صفحه اصلی

دهمت

فرهنگ فارسی

سیاهی .

لغت نامه دهخدا

دهمت. [ دُ م َ ] ( ع اِمص ) سیاهی. ( غیاث ). و رجوع به دهمة شود.

دهمة. [ دُ م َ ] ( ع اِمص ) سیاهی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || ( اِ ) زیوری از اسب. ( یادداشت مؤلف ).

دهمت . [ دُ م َ ] (ع اِمص ) سیاهی . (غیاث ). و رجوع به دهمة شود.



کلمات دیگر: