( خود آشنا ) آنکه دیگری را آشنا نگیرد مقابل خود بیگانه .
خود اشنا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( خودآشنا ) خودآشنا.[ خوَدْ / خُدْ ش ْ / ش ِ ] ( ص مرکب ) آنکه دیگری را آشنا نگیرد. مقابل خودبیگانه. ( آنندراج ) :
یار من هرچند خودبیگانه و خودآشناست
لیک عمری شد نگاهش با نگاهم آشناست.
یار من هرچند خودبیگانه و خودآشناست
لیک عمری شد نگاهش با نگاهم آشناست.
وحید ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: