کلمه جو
صفحه اصلی

تفئیم

فرهنگ فارسی

افزودن

لغت نامه دهخدا

تفئیم. [ ت َ ] ( ع مص ) افزودن. ( زوزنی ). افزودن حرفی یا بیشتر در اول یا میان یا آخر کلمه ای. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).... ثم فئمت ( ای زید فیها حرف او اکثر فی الصدر او القلب او الطرف ) فتصرف المتکلمون بها تصرفاً...( نشوءاللغة ص 1 ). رجوع به ص 3 و 159 همین کتاب شود. || پر گردیدن دهان شتر از گیاه تازه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || فراخ کردن. ( زوزنی ). فراختر ساختن و افزودن پالان را از آنچه که بود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: