کلمه جو
صفحه اصلی

کوتاه انگشت

فرهنگ فارسی

آنکه انگشت وی گوتاه باشد . آنکه انگشتان وی از اندازه طبیعی و متعارف کوتاهتر باشد.

لغت نامه دهخدا

کوتاه انگشت. [ اَ گ ُ ] ( ص مرکب ) آنکه انگشت وی کوتاه باشد. آنکه انگشتان وی از اندازه طبیعی و متعارف کوتاهتر باشد: اَقفَد؛مرد فربه دست فربه پای کوتاه انگشتان. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: