کلمه جو
صفحه اصلی

سیمابی شدن

فرهنگ فارسی

سپید شدن . روشن گردیدن

لغت نامه دهخدا

سیمابی شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) سپید شدن. روشن گردیدن ، چنانکه در هوا. رجوع به سیماب شود.
- سیمابی شدن هوا ؛ روشن شدن هوا و هوا در اینجا به معنی جوف آسمان است. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: