کلمه جو
صفحه اصلی

کوتاه پاچه

فرهنگ فارسی

۱ - آنکه دارای پایی کوتاه است . ۲ - کوتاه قد . ۳ - ( اسم ) نوعی گوزن دارای خالها ی درشت که شاخ وی شاخ شاخ است . ۴ - خرگوش ( با آنکه دست وی کوتاه است نه پای او ) .

لغت نامه دهخدا

کوتاه پاچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) به معنی کوتاه پای است که جانور شبیه گوزن است. ( برهان ). نام جانور صحرایی که به قامت گوسفند یاکلان تر از آن باشد مانند گوزن. ( آنندراج ). و رجوع به کوتاه پا و کوته پا و کوته پاچه شود. || ( ص مرکب ) شخصی را گویند که بسیار کوتاه قد باشد. ( برهان ). کوتاه قامت. ( غیاث ). مرادف کوتاه بال و به معنی کوتاه قد و او را چل مرد نیز خوانند. ( آنندراج ). آدم بسیارپست قامت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به کوته پاچه شود.


کلمات دیگر: