کلمه جو
صفحه اصلی

دهل دریدن

فرهنگ فارسی

منع کردن کسی را از نغمه و آواز .

لغت نامه دهخدا

دهل دریدن. [ دُ هَُ دَ دَ ] ( مص مرکب ) منع کردن کسی را از نغمه و آواز. ( غیاث )( از مجموعه مترادفات ). || کنایه از رسواکردن و افشای راز نمودن. ( از آنندراج ) :
صبا بلبلان را دریده دهل
ز نامحرمان روی پوشیده گل.
نظامی ( از آنندراج ).
و رجوع به دهل دریده شود.


کلمات دیگر: