دو دفعه .
دو پر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دوپر. [ دُ پ َ ] ( ص مرکب ) که دو تا پر دارد. دارای دو پر مانند تیر و نیزه.( یادداشت مؤلف ). با دو جناح ، چون مرغ :
خدنگ سه پرکرده ز آهن گذار
چو مرغ دوپر بر سر مرغزار.
دوپر. [ دُ پ ِ ] ( ق مرکب ) دودفعه ، چه «پر» پل است که دفعه و کرت باشد. ( لغت محلی شوشتر ). دوبار. رجوع به دوبار و دوباره شود.
خدنگ سه پرکرده ز آهن گذار
چو مرغ دوپر بر سر مرغزار.
نظامی.
|| قسمی از اقسام جو. ( یادداشت مؤلف ).دوپر. [ دُ پ ِ ] ( ق مرکب ) دودفعه ، چه «پر» پل است که دفعه و کرت باشد. ( لغت محلی شوشتر ). دوبار. رجوع به دوبار و دوباره شود.
کلمات دیگر: