کلمه جو
صفحه اصلی

کت تا

فرهنگ فارسی

نام یکی از سرداران رومی است

لغت نامه دهخدا

کت تا. [ ک ُ ] ( اِخ ) دوست سارداناپال آخرین پادشاه آشور مقیم پافلاگونیه و پناه دهنده و محافظ دختران و پسران و گنجینه های این پادشاه در طغیان و سرکشی آرباکس بدین توضیح که هنگامی که سارداناپال آخرین پادشاه آشور مواجه با قیام آرباکس شد سه پسر و دو دختر خود را با گنجهای متعدد به پافلاگونیه نزد دوست با وفای خود کت تا می فرستد. ( ایران باستان ج 1 ص 211 ).

کت تا. [ ک ُ ] ( اِخ ) نام یکی از سرداران رومی است. وی از مهرداد ششم پادشاه اشکانی شکست خورده است. ( ایران باستان ج 3 ص 2147 ).

کت تا. [ ک ُ ] (اِخ ) نام یکی از سرداران رومی است . وی از مهرداد ششم پادشاه اشکانی شکست خورده است . (ایران باستان ج 3 ص 2147).


کت تا. [ ک ُ ] (اِخ ) دوست سارداناپال آخرین پادشاه آشور مقیم پافلاگونیه و پناه دهنده و محافظ دختران و پسران و گنجینه های این پادشاه در طغیان و سرکشی آرباکس بدین توضیح که هنگامی که سارداناپال آخرین پادشاه آشور مواجه با قیام آرباکس شد سه پسر و دو دختر خود را با گنجهای متعدد به پافلاگونیه نزد دوست با وفای خود کت تا می فرستد. (ایران باستان ج 1 ص 211).



کلمات دیگر: