صورتیکه مصوران در آن صورت های دیگر حیوانات کشند
صورت جادو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صورت جادو. [ رَ ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صورتی که مصوران در آن صورت های دیگر حیوانات کشند و تمام آن صورت را صورت جادو خوانند و هر صورت جزئی را نامی جداگانه بود، مثلاً فیل جادو و شتر جادو و مانند آن. ( آنندراج ) :
نه بس هر لحظه از یاد پری روئی دگر سوزم
تنم از داغ الوان صورت جادوست پنداری.
نه بس هر لحظه از یاد پری روئی دگر سوزم
تنم از داغ الوان صورت جادوست پنداری.
محمدسعید اشرف ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: