( مصدر ) توانگر شدن بی نیاز شدن .
غنی گردیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غنی گردیدن. [ غ َ دی گ َ دَ ] ( مص مرکب ) غنی شدن. توانگر و بی نیاز گردیدن. رجوع به غنی شود :
آن نه مال است که چون دادیش از تو بشود
زو ستاننده غنی گردد و بخشنده فقیر.
آن نه مال است که چون دادیش از تو بشود
زو ستاننده غنی گردد و بخشنده فقیر.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: