کلمه جو
صفحه اصلی

ناخویشتن بین

لغت نامه دهخدا

ناخویشتن بین. [ خوی / خی ت َ ] ( نف مرکب ) فروتن. متواضع که از فروتنی خود را نمی بیند. نامتکبر. مقابل خویشتن بین ، به معنی خودبین و متکبر :
بس فروتن سروری ناخویشتن بین مهتری
سرور اهل زمینی مهتر اهل زمان.
سوزنی.


کلمات دیگر: