کلمه جو
صفحه اصلی

نار امیدن

فرهنگ فارسی

نا آرامیدن نیارامیدن .

لغت نامه دهخدا

نارامیدن. [ دَ] ( مص منفی ) ناآرامیدن. نیارامیدن. آرام نگرفتن. استراحت نکردن. مقابل آرامیدن. رجوع به آرامیدن شود.


کلمات دیگر: