کلمه جو
صفحه اصلی

کارگران

فارسی به انگلیسی

manpower, crew, labor, proletarian, proletariat, working class, workpeople

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان کیوان شهرستان تبریز

لغت نامه دهخدا

کارگران. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز. 13500گزی جنوب خاوری خدا آفرین 220هزارگزی شوسه اهر - کلیبر. کوهستانی و گرمسیر مالاریائی است دارای 91 تن سکنه است. آب این ده ازچشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

کارگران یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان کلیبر واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

Men یعنی مردان ولی گاهی کارگران هم محسوب میشه


کلمات دیگر: