کلمه جو
صفحه اصلی

واسط العقد

فرهنگ فارسی

گوهر کلان و بیش قیمت که در وسط حقیقی همه گوهر های گلو بند و حمائل باشد و آنچه بمعنی امام تسبیج شهرت گرفته خطاست گوهر کلان میان گردن بند .

لغت نامه دهخدا

واسطالعقد. [ س ِ طُل ْ ع ِ] ( ع اِ مرکب ) گوهر کلان و بیش قیمت که در وسط حقیقی همه گوهرهای گلوبند و حمائل باشد و آنچه به معنی امام تسبیح شهرت گرفته خطاست. ( آنندراج ). واسطةالعقد. گوهر کلان میانه گردن بند. و رجوع به واسطةالعقد شود.


کلمات دیگر: