کلمه جو
صفحه اصلی

ناخنکی

فارسی به انگلیسی

who habitually picks or pilfers

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه ازدکان ( بقالی عطاری وغیره ) چیزی بر دارد و بخورد بدون آنکه وجهش را بپردازد.

لغت نامه دهخدا

ناخنکی. [ خ ُ ن َ ] ( ص نسبی ) آن که ناخنک زند. آن که در دکان بقال یا حلوائی بی پرداختن بها از هر چیز مقدار کمی خورد. مشتری که عادت به ناخنک زدن دارد. که اهل ناخنک زدن است.
- امثال :
خر ناخنکی صاحب سلیقه هم می شود.
ناخنکی صاحب سلیقه هم هست .
|| نان ناخنکی ؛ نانی که پس از پهن کردن خمیر برروی پارو با ناخن و گوشه انگشتان سوراخ بر روی نان کنند.


کلمات دیگر: