کلمه جو
صفحه اصلی

گل گلی

فرهنگ فارسی

دشکی که در گهواره گذارند .

لغت نامه دهخدا

گل گلی. [ گ َ گ َ ] ( اِ ) دشکی که در گهواره گذارند ( لهجه قزوینی ). || دنگ کوچک که زیر طبق و روی سر گذارند ( لهجه قزوینی ).، گلگلی. [ گ َ گ َ ] ( اِ ) نام سینه ریز زنان. ( فرهنگ نظام ).

گل گلی . [ گ َ گ َ ] (اِ) دشکی که در گهواره گذارند (لهجه ٔ قزوینی ). || دنگ کوچک که زیر طبق و روی سر گذارند (لهجه ٔ قزوینی ).


گویش مازنی

/golgoley/ گل گاوزبان
/gelgeli/ قلقلک

گل گاوزبان


پیشنهاد کاربران

Floval

Floral

Flowered

گلمنگلی


کلمات دیگر: