کلمه جو
صفحه اصلی

نمه

فرهنگ فارسی

نامه ٠ آنکه به شبه حیرت دچار است

لغت نامه دهخدا

نمه. [ ن َ م َه ْ ] ( ع اِمص ) سرگشتگی مانندی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حالتی شبیه به حیرت و سرگشتگی. ( ناظم الاطباء ). شبه حیرت. ( اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || ( مص ) دچار شبه حیرت شدن : نمه نمهاً؛ کان به نمه ، ای شبه الحیرة، فهو نامه و نَمِه ْ. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).

نمه. [ ن َ م ِه ْ ] ( ع ص ) نامه. آنکه به شبه حیرت دچار است. ( اقرب الموارد )( از متن اللغة ) ( از المنجد ). رجوع به نَمَه ْ شود.

نمه . [ ن َ م َه ْ ] (ع اِمص ) سرگشتگی مانندی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حالتی شبیه به حیرت و سرگشتگی . (ناظم الاطباء). شبه حیرت . (اقرب الموارد) (از المنجد). || (مص ) دچار شبه حیرت شدن : نمه نمهاً؛ کان به نمه ، ای شبه الحیرة، فهو نامه و نَمِه ْ. (از المنجد) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).


نمه . [ ن َ م ِه ْ ] (ع ص ) نامه . آنکه به شبه حیرت دچار است . (اقرب الموارد)(از متن اللغة) (از المنجد). رجوع به نَمَه ْ شود.


نمة. [ ن َم ْ م َ ] (ع ص ) تأنیث ِ نم . (از اقرب الموارد). رجوع به نَم ّ شود. || (اِ) رگه های سیاهی در سپیدی یا سپیدی در سیاهی . (از اقرب الموارد).


نمة. [ن ِم ْ م َ ] (ع اِ) شپش سر یا مورچه . (منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

(زبان محاوره) نَمِه؛ مقدار بسیار کم. گاهی نموره هم گفته میشود.


گویش مازنی

/neme/ چشم انداز

چشم انداز


پیشنهاد کاربران

در گویش تاتی نِمَه به نام، نامه گفته میشود.

مخفف نموره، کم، اندک
یک نمه= یک کم


کلمات دیگر: