کلمه جو
صفحه اصلی

گرد بالش

فرهنگ فارسی

( اسم ) بالشی کوچک و مدور که بهنگام خواب زیر رخساره نهند گرد بالین : حصیر سامانی دید افکنده و نطع و گرد بالش نیز افکنده .

لغت نامه دهخدا

گردبالش. [ گ ِ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) بالش کوچک و مدور که به وقت خواب زیر رخساره نهند و به هندی گل تکیه گویند، میتواند که گل تکیه بضم اول باشد مخفف گول تکیه و لفظ گردبالش بر همین دال است و بعضی اهل لغت قایلند که ماقبل شین بالش کسره وفتح هر دو صحیح است. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
سر سفله را گردبالش منه
سر مردم آزار بر سنگ به.
سعدی ( بوستان ).
... و دهل زنان متکا و گردبالش و... ( نظام قاری ص 154 ).


کلمات دیگر: