کلمه جو
صفحه اصلی

وام زده

فرهنگ فارسی

( صفت ) مقروض مدیون : (( اگر وام زده باشد خدای تعالی فام او بتوزد . ) )
غارم . وام زد

لغت نامه دهخدا

وام زده. [ زَ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) غارم. ( ترجمان القرآن ). وام زد.


کلمات دیگر: