( صفت ) مانند ماهی وال همچون بال : (( ماهی وال است طمع دور دار زود بدم درکشدت وال وار ) . ( منسوب به ناصرخسرو ) توضیح باید دانست که ماهی (( وال ) ) نمیتواند انسان را ببلعد ظاهرا گوینده با نهنگ ( تمساح ) اشتباه کرده .
وال وار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
وال وار. ( ص مرکب ، ق مرکب ) به سان ماهی وال. به شیوه بال :
ماهی وال است طمع دور دار
زود به دم درکشدت وال وار.
ماهی وال است طمع دور دار
زود به دم درکشدت وال وار.
ناصرخسرو.
رجوع به وال و بال و بالن شود.کلمات دیگر: