کلمه جو
صفحه اصلی

هدهدی

لغت نامه دهخدا

هدهدی. [ هَُ هَُ ] ( حامص ) هدهد بودن. و
به کنایت کار هدهد سلیمان انجام دادن. قاصدی و پیام آوری از آن مستفاد شود :
هم جم و هم محمدی کرده به خدمت درت
روح و سروش آسمان هدهدی و کبوتری.
خاقانی.
رجوع به هدهد شود.


کلمات دیگر: