۱ - ( مصدر ) حیله کردن فریفتن . ۲ - خود را فریفتن . ۳ - ( مصدر ) فریفته شدن : بحسرت جوانی بتو باز ناید چرا ژاژ خایی چرا گربه شانی ? ( ناصر خسرو ) ۴ - تملق گفتن .
گربه شاندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گربه شاندن. [گ ُ ب َ / ب ِ دَ ] ( مص مرکب ) فریفته شدن :
هرگز به دروغ این فرومایه
جزجاهل و غمر گربه کی شاند.
چراژاژ خایی چرا گربه شانی.
هرگز به دروغ این فرومایه
جزجاهل و غمر گربه کی شاند.
ناصرخسرو ( از امثال و حکم دهخدا ).
به حسرت جوانی به تو بازنایدچراژاژ خایی چرا گربه شانی.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: