کلمه جو
صفحه اصلی

جریان سیال ذهن

دانشنامه عمومی

این رمان مایۀ کارش سیلان مسلسل وارو لاینقطع متغیر و بی پایان ضمیر یا شعور ناخودآگاه یک یا چند شخصیت است. منظور از واژۀ ضمیر یا شعورخودآگاه در اینجا مجموعۀ آگاهی های مختلف و واکنشهای ذهنی احساسی فرد است. این مجموعه پائین ترین مرحله پیش از شکل گیری نفس و گفتار تا اوج ظهور افکار و صحبتهای کاملاً معقول را شامل میشود.همچنین در اینجا فرض بر این است که ذهن فرد یا جریان سیال ذهن یا شعور ناخودآگاه او در زمان معین از لایه و سطوح مختلف تشکیل شده است. یعنی آگاهی ها، جریان لایزال احساسها، افکار، تخیلات، تداعی معانی و تمایلات. هر گاه که قرار باشد محتوای دقیق و صحیح ذهن یا ضمیر ناخودآگاه تشریح یا توصیف شود باید این عناصر مختلف، از هم گسیخته، بی ارتباط و غیر منطقی به شکل سیلی از کلمات و افکاری درست شبیه جریان درهم و برهم و نامنظم به ذهن سرریز شود.رمان جریان سیال ذهن در این مواقع از شگردهای متفاوت و متنوعی استفاده میکند تا ضمیر خودآگاه بشر را کاملاً و با قدرت هرچه تمام تر به نمایش بگذارد. بطور کلی می توانیم بگوئیم که اکثر رمانهای روانی یا مانند داستایوفسکی، جریان خودآگاه ولی منظم شعور را تشریح کرده اند و یا مثل مارسل پروست در رمان « در جستجوی زمان از دست رفته » از طریق تداعی معانی خاطرات گذشته را ورق زده و نوشته اند. اما جریان سیال ذهن بیشترین توجهش را معطوف به مرحلۀ پیش از شکل گیری لفظ و گفتار، یعنی سطحی غیر شفاهی و غیر گفتاری بشر میکند. بعبارتی دیگر، در این مرحله باید صورت خیال جور واکنشهایی را که به وصف در نیامده اند بکشد. چرا؟ چون در چنین جهانی از منطق دستور زبان خبری نیست. به هر صورت و با وجود اینکه رمان نویسان برای نوشتن رمانهای روانکاوانه از شگردها و شیوه های مختلفی استفاده میکرده اند به نظر میرسد که همه رمانهای جریان سیال ذهن اصول مشترکی را نپذیرفته اند. این اصول مشترک را اگر بخواهیم در چند اصل خلاصه کنیم میتوان گفت نویسندگان این نوع از رمان بر این باورند که هستی و وجود پرمعنا و مهم بشر، دردرون او و درفرایندها و فعالیتهای ذهنی حساس او جریان دارد و نه درجهان خارجی و بیرون از او. زندگی و وجود ذهنی احساسی بشر از هم گسیخته، پراکنده و بدون روال منطقی است و بالاخره الگوی روانیِ تداعیِ آزادِ معانیِ تسلسل افکار و احساسات بشر را بر هم میزند و تغییر میدهد ونه الگوی روابط و روال منطقی را. پس در رمان جریان سیال ذهن رمان نویس فقط با جهان درونی اشخاص سروکار دارد و فضای ذهنی و آنچه در درون افراد میگذرد عرصه کار اوست.
اولیس و شب عزای فینگن ها از جیمز جویس
به سوی فانوس دریایی، خانم دالووی، خیزاب ها (امواج) از ویرجینیا وولف
خشم و هیاهو از ویلیام فاکنر
باید همینجا این نکته را متذکر شدکه کوشش در استفاده صرف از مایه های برآمده از ضمیر ناخودآگاه و درونی بشر در داستان، به هیچوجه شیوه نوظهوری نیست. نخستین بار «لارنی استرن» در رمان معروف خود موسوم به «دریستران شاندری» با اشعاری از یک فیلسوف یونانی مبنی بر اینکه این اعمال نیستند بلکه افکاری در باره اعمال هستند که بشر را مضطرب میکنند و نیز با انطباق نظریات روانشناسان در باره تداعی معانی و استمرار بر ساخت و کار ذهن بشر به طرز جالب توجهی از این شیوه استفاده کرد. ولی باوجود اینکه استرن توالی و تسلسل افکار را از قید نظم خشک و منطقی آزادکرد، نتوانست با تصویری که از ضمیر ناخودآگاه «دریستران» میدهد نقبی به سطح زیرین مرحله پیش از شکل گیری لفظ و گفتار او بزند. حتی هنری جیمز هم در رمانهای خود در همان سطح ضمیر خودآگاه و گفته های منطقی و منظم میماند.رمان امروزی جریان سیال ذهن بمعنی دقیق کلمه پس از روانشناسی فروید و نظریه «ساختار لایه ها» یا «سطوح روانی» او پیدا شد. اگرچه شاید بتوان گفت که نخستین رمان جریان سیال ذهن را ادوارد دو‍ژان در سال 1888 میلادی نوشت و در آن برای نخستین بار از تک گویی به شیوه امروزی آن استفاده کرد. « جیمز جویس » که به نظر برخی احتمالا اثر دوژان رادیده و خوانده بود شیوه جریان سیال ذهن را در رمان خود به نام «اولیس» تقریبا به بهترین و کاملترین وجه بکار گرفت.این رمان شرح اعمال، افکار، احساسات، برداشتها، خاطرات و ارتباطات ذهنی حوادث از راه تداعی معانی با گذشته و آیندۀ دو نفر به نامهای لئوپولد بلوم و استفان ددابوس بمدت 24 ساعت روز 14 ژوئن سال 1904 میلادی در شهر دوبلین ایرلند است. اوج رمان اولیس 40 صفحه تک گویی درونی بلوم است و عجیب اینکه در تمام طول این 40 صفحه «جیمز جویس» فقط یک بار از علائم نقطه گذاری استفاده کرده است! این رمان که از عجایب ادبیات معاصر است مشتمل بر سیصد هزار کلمه است که از ابتدا تا انتها، همانطور که گفته شد شرح حوادثی است که درعرض کمتراز یک شبانه روز اتفاق میافتد. منتها بیشتر این حوادث در مخیلۀ قهرمانان کتاب خطور میکند. نام کتاب و بسیار از سمبلها و استعاره های آن از «اودیسه» هومر و بطورکلی میتالوژی یونان گرفته شده است. هرچند محل وقوع داستان شهر دوبلین است اما قهرمانان کتاب مظهر آدمهای مطرود و واخوردۀ اجتماعات معاصر هستند.
جریان سیال ذهن/سیلان ذهن شکل خاصی از روایت داستان است که مشخصه های اصلی آن پرش های زمانی پی در پی، درهم ریختگی دستوری و نشانه گذاری، تبعیت از زمان ذهنی شخصیت داستان و گاه نوعی شعر گونگی در زبان است که به دلیل انعکاس ذهنیات مرحله پیش از گفتار شخصیت رخ می دهد.
نویسندگان جریان سیال ذهن برای انعکاس ذهنیات شخصیت های داستان، از شیوه های متعدد و متفاوتی استفاده کرده اند. مهم ترین این تکنیکها عبارتند از تک گویی درونی مستقیم، تک گویی درونی غیرمستقیم، دیدگاه دانای کل و حدیث نفس.تک گویی درونی شیوه ای از روایت است که در آن تجربیات درونی و عاطفی شخصیت های داستان، در سطوح مختلف ذهن در مرحله پیش از گفتار نمایانده می شوند. مقصود از سطح پیش ازگفتار ذهن، لایه هایی از آگاهی است که به سطح ارتباطی (گفتاری یا نوشتاری) نمی رسد و برخلاف لایه های گفتار، دارای مبنای ارتباطی نیست. در لایه های گفتار، نظم و عقل و منطق و ترتیب زمانی حاکم است و گاهی محتویات ذهن در این لایه ها سانسور می شود اما در لایه های پیش از گفتار ذهن، نه ترتیب زمانی مطرح است، نه نظم منطقی و نه سانسور. (البته باید مراقب بود که سطح پیش از گفتار ذهن با ناخودآگاه یا ضمیر ناهشیار اشتباه گرفته نشود. سطح پیش از گفتار نیز در بخش آگاه ذهن قرار دارد ولی محتویات آن عیناً در گفتار ما منعکس نمی شود) به دلیل گسیختگی افکار و تصاویر در این لایه از آگاهی، در تک گویی درونی با ترکیب های غیردستوری، عدم رعایت قواعد نحوی، پرهیز از نشانه گذاری درست، جملات وعبارات ناقص و… مواجه می شویم.

دانشنامه آزاد فارسی



کلمات دیگر: