کلمه جو
صفحه اصلی

خفتگی

فارسی به انگلیسی

latency, lethargy, repose

فرهنگ فارسی

۱ - خوابیدگی حالت خواب . ۲ - سستی رخوت ( اندام ) .

حالتی که در آن گیاه یا اندامی از آن تحت تأثیر شرایط درونی یا بیرونی از فعالیت بازماند


لغت نامه دهخدا

خفتگی. [ خ ُ ت َ / ت ِ ] ( حامص ) نوم. خوابیدگی. ( ناظم الاطباء ) :
کنون زآن خفتگی بیدار گشتم
وز آن مستی کنون هشیار گشتم.
( ویس ورامین ).
زندگی خفتگی است خاقانی
خفته آگه بیک نفس گردد.
خاقانی.
|| حالت خوابیدن. ( ناظم الاطباء ). اثر خواب که در چشم می ماند و آنرا نیم باز می کند :
دلش چون چشم شوخش خفتگی داشت
همه کارش چو زلف آشفتگی داشت.
نظامی.
|| خمیدگی. چفتگی. دولائی. دوتائی. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
از آن خفتگی خویشتن کرد راست
جهان آفرین را نهان یار خواست.
فردوسی.
- خفتگی پشت ؛ احدیداب کمر. چفتگی پشت. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
جرعه ای گر به آسمان بخشی
شود از خفتگی زمین کردار.
خاقانی.
|| راحتی. آسایش. لمیدگی. درازکشیدگی : مردی بوده از مسلمانی مانده نام او خثیمه روز سیوم نیمروز بگرما بباغ خویش آمد و دو زن داشت و ایشان آن باغ خشک کرده بودند و آب زده و جایگاه خفتن کرده و نیمروز، خثیمه را از پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم یاد آمدو گفت : من بخفتگی و نعمت و آسانی و پیغمبر علیه الصلوة و السلام بگرما و سختگی. ( ترجمه طبری بلعمی ).
دوست دارد دوست این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی.
مولوی.
- خفتگی پای ؛ خدر و سنگین شدن آن. خواب رفتن پای. ( یادداشت بخط مؤلف ).

دانشنامه عمومی

خُفتگی دوره ای از چرخه حیات یک یاخته است که در آن رشد و حرکت فیزیکی (در جانوران) برای مدت موقت متوقف می شوند. چنین چیزی سوخت و ساز را کاهش می دهد و به یاخته کمک می کند تا انرژی خود را ذخیره سازد. خفتگی به تغییرات آب و هوایی وابسته است و یاخته ها با درک یا مشاهده وضعیت آب و هوایی زیستگاه خود می تواند زمان ورودشان به این دوره را تنظیم کنند. در حالت کلی، دو روش ورود به خفتگی وجود دارند:
خفتگی پیشبینی شده: که در آن یاخته پیش از وقوع شرایط جدید وارد دوره خفته می شود و به نحوی، آمدن آن شرایط را از پیش متوجه می شود. برای نمونه، بسیاری از گیاهان از این روش برای تطبیق خود با آمدن زمستان بهره می گیرند.
خفتگی تطبیقی: که در آن یاخته به دلیل شرایط پیش آمده کنونی، اقدام به ورود به دوره خفته می کند. اگرچه تغییر شدید و ناگهانی در آب و هوا باعث مرگ بسیاری از جانورانی می شود که خفگی خود را با آب و هوا تطبیق می دهند، اما باقی مانده آن ها خواهند توانست برای مدت بیشتری زنده بمانند و از منابع طبیعی موجود بهره ببرند.
مهره داران خونگرم توانایی نگه داشتن دمای بدن خود و جلوگیری از خروج انرژی را توسط خز یا پر موجود بر بدنشان دارند. از آنجا که خونگرم بودن باعث ایجاد نوعی تعادل فیزیولوژیک درونی می شود، این جانوران کمتر به محدودیت های محیطی از جمله دما وابسته هستند. برای نمونه، در حالی که تنها دو گونه خزنده در مدار شمالگانی یافت می شوند، تعداد بسیار زیادتری مهره داران خونگرم در آن منطقه زندگی می کنند. مهره داران خونگرم با تغذیه فراوان در فصل های گرم سال و ذخیره انرژی در بدن، می توانند برای مدت طولانی به خواب زمستانی بروند؛ دوره ای خفتگی که گاه تا ماه ها به طول می انجامد بدون آنکه دمای درونی بدن جانور را به شکل محسوس پایین آورد.

دانشنامه آزاد فارسی

خُفتِگی (dormancy)
در زیست شناسی، مرحله ای در گیاهان با کاهش فعالیت فیزیولوژیکی بخش هایی مانند جوانه ها، دانه ها، و هاگ ها. گیاهان با خفتگی شرایط نامساعد را پشت سر می گذارند. گیاهان یک ساله ای که فصل سرد زمستان را به صورت دانه های خفته سپری می کنند، و گیاهانی که جوانه های خفته تشکیل می دهند، از آن جمله اند. بسیاری از گیاهان به علل متعدد، حتی هنگامی که شرایط برای رشد مساعد باشد، وارد مرحلۀ خفتگی می شوند. گاهی خفتگی را می توان با روش های مصنوعی برطرف کرد، مانند نفوذپذیرکردن پوستۀ دانه ها از طریق ساییدن آن ها به منظور تسهیل جذب آب یا از طریق تاباندن نور به دانه. برخی از دانه های دیگر نیاز به گذراندن مرحلۀ پس رسی دارند؛ بدین معنی که در آن ها باید تغییراتی فیزیکی یا شیمیایی پدید آید تا جوانه بزنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{dormancy} [کشاورزی- علوم باغبانی، مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] حالتی که در آن گیاه یا اندامی از آن تحت تأثیر شرایط درونی یا بیرونی از فعالیت بازماند


کلمات دیگر: