( بد آویز ) ستیزنده به بدی چنگ زننده .
بد اویز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( بدآویز ) بدآویز. [ ب َ] ( نف مرکب ) ستیزنده. به بدی چنگ زننده :
ای همچو مهین مار بدآویز و خشوک
پر زهر چو ماری و چو ماهی همه سوک.
ای همچو مهین مار بدآویز و خشوک
پر زهر چو ماری و چو ماهی همه سوک.
سوزنی.
کلمات دیگر: