کلمه جو
صفحه اصلی

قلبی

فارسی به انگلیسی

cardiac, cordial, heartfelt, wholehearted

heartfelt, cordial


فارسی به عربی

صادق , عصیر , قلبی

عربی به فارسی

وابسته بدل , قلبي , فم المعدي , صميمانه , دلچسب , مقوي


مترادف و متضاد

sincere (صفت)
خالص، صادق، صمیمی، بی ریا، قلبی، راست نما، مخلص

candid (صفت)
راست، بی تزویر، صمیمی، بی پرده، منصفانه، بی ریا، صاف و ساده، قلبی، راستگو

heartfelt (صفت)
خالص، صمیمی، بی ریا، قلبی، از روی صمیمیت

hearty (صفت)
صمیمی، قلبی، صمیمانه، دلچسب

فرهنگ فارسی

ویژگی بخش یا اندامی به شکل قلب با رأسی تیز در گیاهان


لغت نامه دهخدا

قلبی. [ ق ُل ْ ل َ بی ی ] ( ع ص ) حیله ساز ماهر در تقلب. ( منتهی الارب ). حیله گر که در زیرورو کردن امور بصیرت دارد. ( اقرب الموارد ). رجوع به قُلَّب شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{cordate, heart-shaped} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل قلب با رأسی تیز در گیاهان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قَلْبِی: قلب من ( قلب در قرآن مرکز ادراک انسان شناخته می شود و به تازگی تحقیقات علمی نیز نشان داده است در اطراف بدن هر انسانی یک میدان الکترو مغناطیسی به مرکزیت قلب وجود دارد و ادراکات انسان از قلب سرچشمه گرفته وسپس فلب پیامها را به مغز با همان میدان الکتروم...
معنی بَصِیرَةٌ: دارای رؤیت قلبی و ادراک باطنی
معنی بَصَائِرُ: وسایل بینایی و بصیرت (بصیرت :رؤیت قلبی و ادراک باطنی )
معنی خُشَّعاً: خاشعان (جمع خاشع است که مصدر آن کلمه خشوع به معنای تاثر خاصی است در قلب که به دنبال مشاهده عظمت و کبریا در قلب پیدا میشود ، نظیر این کلمه در اعضای بدن کلمه خضوع است ، و اگر خشوع را به دیدگان نسبت داده ، با اینکه گفتیم حالت قلبی است ، بدین جهت است که ...
معنی خَشِیَ: ترسید(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی خَشْیَةِ: ترسیدن(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی خَشِیتُ: ترسیدم(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی خَشْیَتِهِ: ترس او(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی خَشِینَا: ترسیدیم(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی تَخْشَاهُ: که از او بترسی (ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی تَخْشَوْنَ: می ترسید(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی تَخْشَوْنَهُمْ: از آنها می ترسید(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی تَخْشَوْهُ: که از او بترسید(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
معنی تَخْشَیٰ: بترسی(ازخشیت به معنای تاثر قلبی است از چیزی که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثری که همراه با اهمیت باشد ، یعنی آن امر در نظر انسان امری عظیم و خطری بزرگ جلوه کند . )
ریشه کلمه:
قلب (۱۶۸ بار)
ی (۱۰۴۴ بار)


کلمات دیگر: