کلمه جو
صفحه اصلی

گردمان

فرهنگ فارسی

محوطه‌ای آیینی و معمولاً مدور، محصور با چوب یا سنگ، مربوط به پیش‌ازتاریخ که گاه گرداگرد آن دیوار یا خندق و خاکریز وجود دارد


لغت نامه دهخدا

گردمان. [ ] ( اِخ ) نام موضعی از شروان. ( آنندراج ) ( غیاث ).

فرهنگستان زبان و ادب

{henge, henge monument} [باستان شناسی] محوطه ای آیینی و معمولاً مدور، محصور با چوب یا سنگ، مربوط به پیش ازتاریخ که گاه گرداگرد آن دیوار یا خندق و خاکریز وجود دارد


کلمات دیگر: